جدول جو
جدول جو

معنی خوش پیشانی - جستجوی لغت در جدول جو

خوش پیشانی
(خوَشْ / خُشْ)
آنکه پیشانی زیبا دارد، آنکه طالع خوش دارد. خوش اقبال. خوب طالع
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خوَشْ / خُشْ)
صاحب سلیقگی:
تو گر خوش پیچمانی غارت دلها توانی کرد
چه مطلب همچو گل دستار او خالی بسر پیچی.
میرزامنشی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(خَطْ طِ)
خطوطی که در پیشانی آدمی است. کنایه از سرنوشت و رقم تقدیر می باشد:
سرنوشت خود توان خواند از خط پیشانیش
مد ابرو شاه بیت مطلع انوار کیست.
دانش (از آنندراج).
بندگی را در ره خدمت ز بس شایسته ام
میشود داغ غلامی خط پیشانی مرا.
کلیم (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(خوَشْ / خُشْ بَ)
خوش سخنی. نکوسخنی. خوب گفتاری. خوش کلامی. نیکوگفتاری. خوش زبانی. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خوش بیانی
تصویر خوش بیانی
شیرین سخنی
فرهنگ لغت هوشیار